صبح ، عمر سعد بر کشته های لشگر خود نماز خوانده و دستور داد به خاک سپردند .
بعد از ظهر ، بدستور عمرسعد ، باقیمانده کاروان حسین (ع) را از قتلگاه و از کنار بدن امام (ع) و دیگر شهیدان عبور داده و با این شکنجه روحی ، بسوی کوفه روانه کردند .
توسط مردان قبیله اسد ، دفن بدن بی سر شهیدان شروع شد .
روز اول محرم : مسلم ابن عقیل علیه السلام روز دوم محرم : ورود کاروان به کربلا ( ورودیه ) روز سوم محرم : حضرت رقیه علیها السلام روز چهارم محرم : حضرت حر و اصحاب علیهم السلام - طفلان زینب علیهما السلام روز پنجم محرم : اصحاب و عبدالله ابن الحسن علیهم السلام روز ششم محرم : حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام روز هفتم محرم : روضه عطش و علی اصغر علیه السلام روز هشتم محرم : حضرت علی اکبر علیه السلام روز نهم محرم : روز تاسوعا - حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام روز دهم محرم : روز عاشورا - حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام - حضرت زینب علیها السلام و شام غریبان روز یازدهم محرم : حرکت کاروان از کربلا روز دوازدهم محرم : ورود کاروان به کوفه روز سیزدهم محرم : مصائب حضرت امام سجاد علیه السلام و زینب کبری علیها السلام در کوفه و مسیر شام
مداحی و مقتل خوانی توسط «میثم مطیعی» در شب سوم محرم 94 در هیئت میثاق با شهدای تهران؛ مصیبت های تکان دهنده اهل بیت (علیهم السلام) در شهر شام و جسارت به بانوان حرم (مقتل).
منبع: بستان الواعظین و ریاض السامعین اثر عبدالرحمن علی بن جوزی صفحه 263
كتاب حماسهی حسينی، اثر جاويدان متفكر شهيد، استاد مرتضی مطهری:
امروز اگر كسی بخواهد بر امام حسين(ع) بگريد، بر اين مصيبتها بايد بگريد، بر اين تحريفها و مسخها بايد بگريد، بر اين دروغها بايد بگريد.
مرحوم رمضان نویدی معروف به ملا رمضان (رمضان ملا) از مداحان قدیمی و از مردان نیک روزگار (بخصوص دوران کودکی من ) در نوخندان ( وطن عزیزم ) بودند . خداوند ایشان را قرین رحمت خداوندیش قرار داده و همنشین بندگان پاک و اولیا و سیدالشهدا بگرداند.
این ویدئو حاصل زحمات و فیلمبرداری دوست و همکلاسی قدیمی خودم جناب آقای هادی پورقادری می باشد که هر ساله زحمت تهیه فیلم از مجلس عزای امام حسین(ع) را متحمل می شوند.
مردم عرب در ماههایی از سال جنگ را حرام میدانستند، که از جمله آن ماه محرم است، ولی این امت در سال 61 هجری قمری احترام این ماه را از بین بردند و حرمت پیامبر (ص) را رعایت نکردند. خون ریختند، هتک حرمت کرده و فرزندان و زنان را اسیر کردند و واقعه کربلا را رقم زدند.
عبدالحسین نیشابوری در کتاب تقویم شیعه روز شمار این ایام را اینگونه آورده است:
صبح ، عمر سعد بر کشته های لشگر خود نماز خوانده و دستور داد به خاک سپردند .
بعد از ظهر ، بدستور عمرسعد ، باقیمانده کاروان حسین (ع) را از قتلگاه و از کنار بدن امام (ع) و دیگر شهیدان عبور داده و با این شکنجه روحی ، بسوی کوفه روانه کردند .
توسط مردان قبیله اسد ، دفن بدن بی سر شهیدان شروع شد .
هنگامى كه كاروان امام حسين (ع) در مسير خود به سوى كوفه به منزلگاه حاجز رسيد، اين نامه را به مردم كوفه نوشت :به نام خداوند بخشنده و مهربان ...نامه مسلم بن عقيل به من رسيد و نوشته است شما با هماهنگى و راءى نيك در راه يارى ما خاندان بوده و آماده مطالبه حق ما مى باشيد. از خداوند مى خواهم كه همه آينده مرا به خير نموده و شما را موفق گرداند، خداوند بر همه شما ثواب و اجر بزرگ عنايت فرمايد و من هم روز سه شنبه ، هشتم ذى حجه ، از مكه به سوى شما حركت كرده ام ، جلوتر سفير خودم را فرستادم ، با رسيدن نامه من به سرعت كارهاى خود را سر و سامان دهيد و من به زودى وارد خواهم شد.
خورشيد فرار كرده است ... پشت افق پوشيده از خون سرخ ، پنهان شده است و ماه مانند چشمانى اشك آلود، خونبار طلوع كرده است ...
قبايل همچنان به خيمه ها هجوم مى آورند و در آنان آتش مى افكنند. و آتش مانند دهان هاى گرسنه اى ، جنون آميز زبانه مى كشد و همه چيز را مى بلعد.
گرگها زوزه مى كشند... به برّه هاى كوچكِ ترسان ، حمله ور شده اند...
ترجمه: مقتل الحسین علیه السلام خوارزمى: دشمنان پیش آمدند تا به گرد خیمه ها حلقه زدند. شمر بن ذى الجوشن نیز با آنها بود. او گفت: به درون خیمه ها بروید و جامه ها و متاعشان را بگیرید.
مردم وارد شدند و هر چه در خیمه ها بود برداشتند تا جایى که گوشواره امّ کلثوم خواهر حسین علیه السلام را هم گرفتند و گوشش را دریدند. حتّى جامه رویینِ زنان را به زور مىکشیدند و مىبردند. قیس بن اشعث قطیفه اى را برداشت که حسین علیه السلام بر روى آن مىنشس.
او از این رو «قیسِ قطیفه» نامیده شد. همچنین مردى از قبیله اَزد به نام اسود، کفش هاى ایشان را برداشت و سپس مردم به سوى وسایل زنان و اسبان و شترها رفتند و آنها را به تاراج بردند.
هنگامى كه نماز صبح عاشوراء را اقامه نمودند، ناگاه تعدادى از لشكر دشمن به سمت خيمه هاى حضرت ، هجوم آوردند و شمر ملعون در حالتى كه فرماندهى آن ها را به عهده داشت ، نعره مى كشيد و به امام (ع) و اهل بيت رسالت جسارت مى كرد.
يكى از ياران حضرت، به نام مسلم بن عوسجه از حضرت اجازه خواست تا شمر را مورد هدف تير قرار دهد.
ولى حضرت (ع) فرمود: من دوست ندارم كه ما شروع كننده جنگ و كشتار باشيم پس آن حضرت جلو آمد و لشكر عمر بن سعد را موعظه نصيحت كرد ولى سودى نبخشيد.
و در نهايت، سپاه دشمن با فرماندهى عمر بن سعد تيراندازى به سمت امام حسين (ع) و اصحاب باوفايش را آغاز كردند.
و چون اصحاب و ياران حضرت يكى پس از ديگرى به شهادت رسيدند، و امام (ع) در ميدان نبرد تنها ماند؛ ولى آن حضرت باز هم براى اتمام حجّت ، دشمنان را موعظه و راهنمائى نمود.
امّا آن سنگ دلان با اين كه از رسول خدا (ص)شنيده بودند، كه وى يكى از دو سيّد جوانان اهل بهشت مى باشد، اعتنائى نكرده ؛ و اراف حضرت را محاصره كرده و هر كسى به شيوه اى امام (ع) را هدف پرتاب تير، سنگ ، نيزه و ... قرار مى داد. ادامه دارد ...
عصر تاسوعا حضرت ابا عبداللّه الحسين صلوات اللّه عليه جلوى خيمه نشسته بود و سر مبارك خود را بر سر زانوهاى خود نهاده ، تا قدرى استراحت نمايد.
پس ناگهان حضرت زينب (س) با شنيدن صداى صيحه اسبان و هجوم دشمنان، نزديك برادرش امام حسين (ع) آمد و به آن حضرت خطاب كرد و اظهار داشت : اى برادر! آيا صداى اسبان را نمى شنوى، كه هجوم آورده اند؟!
********به وبلاگ من خوش آمدید*********
خدایا مرا ببخش / مرا فهمی ده تا فرامین وحکمت هایت را درک کنم/ و مرا فرصتی دیگر برای بهتر بودن ده تا دستهاو زبان تو شوم .
آمین یا رب العالمین